-
اندر احوالات مهاجرت ما
1389/04/22 15:28
مدت مدیدیه که از پروسه مهاجرتمون چیزی ننوشتم. خب دلیلش این بوده که اتفاق خاصی تا حالا نیفتاده بود. بعد از بازگشت از مصاحبه و قبولی در اون به ما 100 روز وقت داده بودن تا 130 میلیون رو به حسابشون بریزیم. و از اونجا که ما این مقدار پول رو به صورت نقد نداشتیم اقدام به فروش خونه 190 ملیونی به مبلغ 165 ملیون کردیم که تا...
-
رنگی تازه
1389/03/22 13:40
به تو ثابت میکنم ای سیاهی تا بدانی از زیر خروارها ویرانی ... جوانه زده وُ سبز می شویم که بالاتر از تو هم هست رنگی از جنس آزادی ---------------- اضافات: جای دنج یعنی تو باشی و یک گربه که در پی غذاست ... جای دنج یعنی بوسه ای بی ترس پکی بر سیگار بی استرس ، جای دنج می تواند دخمه ای باشد که ورودیش آنقدر باریک است که باید...
-
گفتند فسانه ای و در خواب شدند
1389/03/03 15:15
این داستان در اوووه سال و اندی پیش اتفاق افتاده ... دادگاه رسمیست لطفا سکوت را رعایت کنید؛ اینها کلماتی بود که از زبان قاضی دادگاه رانده شد و به احترام او جمعیت حاضر، دست از همهمه و قضاوت در مورد محکوم کشیدند . قاضی نگاهی به منشی دادگاه انداخت و ابروها را در هم گره، و سپس لبانش را جمع کرد و به سمت چپ حرکت داد منشی...
-
هزار راه نرفته با هزار پای ندیده
1389/02/23 10:54
امروز یه هزا پا کشتم البته نه به این سادگیها!!! لهش کردم !!!لوله اش کردم!!! چش و چارشو در اوردم!!! فیتیله پیچش کردم!!! اصلا هزارپا ه رو سوسکش کردم!!! وقتی همه این بلا ها رو سرش ( که 2 تا شاخک داش ) نازل کردم.... گفتم: بشمرم ببینم چند تا پا داره ۱.۲.۳.۴.۵.۶.۷.۸.......... 39 تا .... یکیش کمه !!!!! هزار پا هم هزار پا های...
-
همه چیز شکل تو شد ...
1389/01/30 11:18
مدام روبرویم رژه می رفت به دیوار که می رسید می ایستاد و زل می زد به من اما قبل از آنکه اشک چیره شود بر چشمهای خیره اش ؛ نگاهش را می دزدید آهی می کشید و باز هم تکرار می شد حرکت بی سرانجامش تا دیوار صورتش کشیده بود و چشمهایش به اندازه لبخند همیشگیش ازهم فاصله داشت اما در حال حاضر نمی خندید و گره ای که به ابروانش داده...
-
مصاحبه ...
1389/01/23 11:35
همونطور که تو پست قبل گفتم مصاحبه ما انجام شد. این مصاحبه حدوده ۳/۵ ساعت طول کشید که به گفته خود آفیسر خیلی کم سابقه بوده. مصاحبه ۳ مرحله داشت و در صورت قبولی در ۳ مرحله جواب مثبت به ما داده میشود . که بعد از گذروندن مرحله سوالات دوم افیسر گفت: مدارکتونو جمع کنید که دیگه نیازی به پرسش نیست و شما قبول شدید. سوالات در...
-
جلسه ایی با شیطان
1389/01/15 14:11
دختر به فنجون قهوه ای که در دستانش تاب می داد ، خیره شده بود و هر از گاهی به چشمهای که حرکات اورا زیر نظر داشت گذری می کرد . فضای کافه شلوغ اما ساکت بود ، اینگونه به نظر می رسید که حرفها از ترس تحریف ، ناگفته می ماند پسر با شکستن قولنج گردنش باعث شد حواس دختر به او متوجه شود با همین حربه حرفش را آغاز کرد: - خوب تو من...
-
هوا ابریست ...
1388/12/26 14:32
اینروزها ، سراغم را ، از " بی " بگیرید که " با " نیستم !!!* === بی تو ، تمام فاصله ها بوی غربت میدهد !!! ** === برای فرار از خود چمدانهایم را نبستم فقط چشمهایم را بستم ...و ... رفتم !!! *** آخرش : توضیحهات ضروری : * "بی" مانند : بی حال ، بی حوصله ، بیداد !!! ** جمله دوم مخاطب خاصی ندارد...
-
پازل !!!(قسمت آخر)
1388/12/22 14:23
ادامه دو پست قبل : ابتدا از همه عذر میخوام که نظراتشون رو پاک کردم . هرچند که تو وبلاگ خودشون پاسخ دادم اما بپذیرید که گاهی بعضی نظرات از برداشت اشتباست و حق میدم بهتون که اشتباه برداشت کنید از نوشته های من . با این پست همه چیز روشن میشه ... یه نگاه به عنوان دو پست قبل بندازید و ببنید که برای چه مناسبتی این چند پست رو...
-
پازل (قطعه شماره 2)
1388/12/19 17:51
اولش : خداوند صابرین را به بالاترین درجات می رساند خدای من شاهد است ، قصد آن را ندارم به دین و فرهنگمان توهین کنم میخواهم کمی بسراغ فرهنگهای سایر کشورها و همچنین بزرگان و صاحب سخنان بروم ، اگه اول سریال را نخوانده اید از پست قبل شروع کنید چون این پست ادامه پست قبلیه و باز هم ادامه داره ... لطفا کمی صبور باشید و مرا...
-
باز هم تیتر با شما ...(۱)
1388/12/18 15:15
اگر از مردی بپرسند با همسرتان و یا همسر آینده اتان چگونه رفتار میکنی ؟ و در جواب با چهر ه ای فانتزی همراه با غرور بفرماید : بر اساس دینم !!! بدون نیاز به هیچ گونه : کتاب طالع بینی ، فال قهوه ، نخود و یا واقف بودن به علم ستاره شناسی به او بگویید : شما هم از آن دسته از مردها هستی که ، همسرت را می زنی ، به او بی احترامی...
-
۸ مارچ
1388/12/18 13:36
امروز ۸ مارچ، زنان اجازه ورود به هر مدخلی را دارند ... حتی دستشویی مردانه.!. ---------- به زودی به همین مناسبت متنی مینگاریم ...
-
تیتر را شما انتخاب کنید
1388/12/03 13:44
اعتراض بر نوشته هایم بی هیچ شرطی وارد است. وقتی در نظرات خصوصیم میبینم... اعتراض شده بر نگاره هایم که گه گاه ربطی به عنوان وبلاگ (مهاجری که تنها رفت) ندارد. روحم کرخت می شود و دست از کیبورد میکشم اما حقی به دستانم نمیدهم. و برای کسانی که به جای دستم بهانه میگیرند ؛ هورا میکشم وهوار میزنم ؛ بر سر دستم که بهانه نگیر ؛...
-
چشمهای سیاه...
1388/11/28 15:37
هوا سرد بود بیرون بارون میومد دختری وارد کافه شد چترش رو بست و با افتخار به مانتوی گرون قیمت خودش نگاه کرد .... و به خاطر اینکه تونسته بود از خیس شدن مانتو جلوگیری کنه به خودش تبریک گفت!!! با تکبر ، روی یک مبل دو نفره کنار شومینه لم داد. روی مبل اصلا احساس راحتی نمی کرد حس می کرد مبل کمی نمناکه و ناصافی های زیربدنش...
-
خبر جدید ؛ دیگ آش و انتظار
1388/11/15 11:53
کلمه انتظار یه کلمه بزرگه ؛ البته نه از نظر طول و عرض بلکه از نظر ارتفاع !؟! چه جوری!!!؟ آها ... حالا میگم چه جوری: وقتی یه تصمیم بزرگ برای تغییر زندگیت میگیری این تصمیم میتونه خیلی چیزهارو توی زندگیِ قبل از انجام اون تصمیم تغییر بده. حالا... تصمیم به مهاجرت یه تصمیم بزرگه که باعث میشه زندگی آدم موجب تغییرات بشه. این...
-
نامه مدیکال و ایرانی بودن ما ...
1388/11/06 13:48
ما ایرانی هستیم ملتی شریف ( چون دانشگاه شریف داریم ) ملتی صادق ( چون به هیچ وجه من الوجوه از دروغ استفاده نمی کنیم ) ملتی با استعداد ( چون به طریقای مختلف هم دیگه رو می پیچونیم سر هم کلاه می ذاریم و..) ملتی با فرهنگ ( جوابش را فقط در کتاب تاریخ می توان یافت ) فکرشو بکن... زنگ خونه به صدا در میاد *** دینگ دینگ ، یا...
-
HELP PLS
1388/10/26 20:05
دو روز پیش مطلبی رو توی وبلاگ پانیز خوندم. مطلب در رابطه با چک کردن وضعیت پرونده بود . با خودم گفتم شاید بهتره تا منم پرونده رو چک کنم . اما وقتی برای چک کردن به سایت cic رفتم ، هر طور که فایل نامبر رو زدم از فایل نامبر ایراد گرفت که فایل نامبر باید با B شروع بشه در حالی که فایل نامبر که من داشتم با D شروع شده بود....
-
begin
1388/10/21 17:53
خب . من میخوام برم کانادا. هیچیم ندارم . فوق دیپلم کامپیوتر (نرم افزار) هستم یه مقداریم شبکه بلدم . ۲۴ سال متوالی سنمه . به هیچ کس و هیچ فرقه و گروهی هم دلبستگی ندارم . یعنی اینجا هیچی ندارم که به خاطرش بمونم از اولش اصلا چیزی به ما ندادن که بخوام از دست بدم یا داشته باشمش. دارم شروع میکنم مهندسی کامپیوترم و بگیرم...
-
test
1388/10/21 15:17
امتحان میشه 1 2 3 - 1 2 3