اگر
از مردی بپرسند با همسرتان و یا همسر آینده اتان چگونه رفتار میکنی ؟
و در
جواب با چهر ه ای فانتزی همراه با غرور بفرماید : بر اساس دینم !!!
بدون نیاز به هیچ گونه : کتاب طالع بینی ، فال قهوه ، نخود و یا واقف بودن به علم ستاره شناسی به او
بگویید :
شما هم از آن دسته از مردها هستی که ، همسرت را می زنی ،
به او بی احترامی و شخصیتش را خرد می کنی !!!
اگر پذیرفت که هیچ ( خدا پدر مادرش را بیامرزد ) ، ولی اگر
چهر ه اش در هم رفت و دو سه تا کلفت بارتان کرد از او بخواهید به این پست از وبلاگ مهاجری که تنها رفت مراجعه و
کمی مطالعه و تحقیق کند در رابطه با آنچه بیان شده :
تمام حواستان را متمرکز کرده و تجسم کنید :
بر سر سفره عقد عروس خانوم قرآن را می گشاید و برای اولین تجربه زندگی
آیه ۳۴ سوره نسا را می خواند که در آن ، اجازه کتک زدن زنها ، به مرد ، داده شده .....
" ابوالفتح رازی در تفسیر خود آورده : بزنید اما نه آنگونه که ناقص و معیوب شود هرچند خود مرکز عیب و نقصند "
......... صدای عاقد می آید :
( عروس خانوم وکیلم ؟ )
د ر همان فرصت کوتاه که به او داده شده است برای گل چیدن !
نهج البلاغه را باز کند خطبه 79 ( در بعضی از نسخه ها 80 ) :
النسا نواقص الایمان نواقص الحظوظ نواقص العقول " زنها از ایمان و عقل کم بهره اند "---- "
تفسیر : ناقص الایمان از آنجهت که در بعضی از ایام نماز نمی خوانند و ناقص العقل نیز از آن جهت که
شهادت دو زن با شهادت یک مرد برابر می شود " ---- و یا
از زنان بد بپرهیزید و از زنان خوب حذر کنید ، در اعمال شایسته از آنان اطاعت نکنید ،
تا در اعمال بد ، انتظار و طمع اطاعت کردن شما را نداشته باشند........
(( عروس خانوم وکیلم ؟ ))
باز هم فرصت کوتاهی دارد تا گلاب بروی مبارکتان ، دست به آبی برود و گلاب بیاورد !
با عجله صفحات نهج الفصاحه را ورق میزند "حدیث 343 ویا 2358 " را باز میکند
و همراه با بغض می خواند ، زنان را بی لباس بگذارید تا در خانه بمانند ----
اگر زن نبود مرد به بهشت می رفت ----- " وسایل الشیعه ص 33 "
را در حالی که بغضش می ترکد ، بگشاید آنجا که نوشته است :
شوم بودن زن در این است که مهریه اش زیاد و رحمش نازا باشد
و با زن زشت و بچه زا ازدواج کنید و با زنهای نازا خیر ----- " ،
در حالی که زار می زند فروع کافی ص 517 " را از نظر میگذراند :
هر آنکه از زن خود اطاعت کند خدا او را با صورت در آتش جهنم می اندازد
( من یکی صورتم را با تمام نواقصش دوست دارم شما چطور ؟ )
اگر
تا اکنون غش نکرده باشد ، شیون می زند و جیغ می کشد ،
دسته گلش را پر پر
می کند و موهایش را می کشد
برای اینکه مطمئن شود " جامع التمثیل ص 113 "
را
( اگر زمان را از دست نداده باشد(( اسم عروس خانوم را فاطمه تصور کنید
! ))
نظاره میکند و بلند بلند می خواند : ای فاطمه ، اگر جایز بود غیر خدا ،
بر کسی سجده کردن ،می گفتیم زنان بر شوهرانشان سجده کنند ........
((( عروس خانوم وکیلم ؟ )))
================
عروس خانوم رفتند در کما !!!
عروس خانوم در رفتند !!!
عروس خانوم !!!
عروس !!!
خانوم !!!
===============
اضافات :
بانوی باستانی ام
ایستاده
روی سکوی
سکوت
- -
با پیراهنی نارنجی
مثل نارنج
- -
خود را
از شاخه
آویزان میکند
-
آخرش : در مواردی متعدد ، دیده شده است که مردهای متاهل آرزو داشتند که ایکاش عروس خانوم در می رفت !!!
توجه کنید:::
این پست ادامه دارد ( اگر شما بخواهید ؟ ) ...
|